سوگند جوووونسوگند جوووون، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 12 روز سن داره
زندگی مشترک مازندگی مشترک ما، تا این لحظه: 14 سال و 26 روز سن داره

سوگندجون

اربعین حسینی تسلیت باد....

هر دم به گوشم میرسد آوای زنگ قافله این قافله تاکربلادیگر ندارد فاصله یک زن میان محملی اندر غم تاب وتب است این زن صدایش آشناست ای وای من این زینب است فرارسیدن عزای آقا ابا عبدالله الحسین تسلیت باد     ...
9 آذر 1394

36 ماهگی سوگند جوووووون مامان و بابا....

بنام حضرت دوست که دوست تنها اوست           سلام به همه ی عزیزان ديدي نازپروده ام ؟ ديدي چه زود گذشت ؟!   همين 35 ماه با تو بودن را می گويم ...   سی و پنج ماه كه پر بود از لحظه هاي بكر و ناب.     پر بود از شادی و غم.     پر بود از عشق، از مهربانی از عطر خدا ...   انگار همين ديروز بود كه تو را پيچيده در پتو به مادرت دادند !   همين ديروز بود  كه براي اولين بار بوسيدیمت ...                 امروز دوم آذر ...
2 آذر 1394

تشکر و قدردانی....

سلام میخواستم از همه ی شما عزیزان تشکر  و قدردانی کنم بابت اینکه  به سایت نی نی عکس  رفتید   و به سوگند رای دادید متاسفانه  سوگند نتوانست امتیاز لازم را برای برنده شدن کسب کند  و برنده بشود لازم به ذکر است سوگند دو مرتبه دیگر در مسابقه شرکت کرده بود که برنده شده بود ولی چون از طرف سایت بهمون پیام داده بود ند که مجدد شرکت کنیم برای همین مجدد سوگند را در مسابقه شرکت دادم ولی این بار برنده نشد. مجدد  از طرف خودم و سوگند و خانمم از همه ی شما عزیزان تشکر میکنم که به  سوگند جون  من رای دادید برای همه ی شما و خانواده ها...
15 آبان 1394

شرکت سوگند جوووووووووووووون در مسابقه نی نی عکس..

سلام   سوگندکوچولو دختر گلم ( سوگند عباس زاده 34 ماهه از قاین  )  تو مسابقه شرکت کرده خیلی خوشحال میشم برین  امتیاز  بهش بدین اینم آدرس مسابقه   www.niniaxs.ir ازتون خواهش میکنم برین به این آدرس  و در  بخش مسابقه هفتگی و ماهانه نی نی  عکس     و روی عکس سوگند جون کلیک کنید و بهش  امتیاز  بدید    و من و خانمم و سوگند را خوشحال کنید  و انشا ءا... با رای شما عزیزان برنده هفته بشه سوگند جوووون  &...
11 آبان 1394

31 ماهگی سوگند جون بابا و مامان....

خداوند.... دخترها را آفرید تا   گلها بی نام  نمانند.... روی لباس" سوگند جوووووونم " خورشید و ماه نشسته اند ستاره های مهربون منجوقای شکسته اند   تنها نشسته با دلش تو یه اتاق کاهگلی می دوزه روی پیرهنا منجوقکای قلقلی   با سوزن درخت کاج با نخ انگور می دوزه دستای اون زخمی میشه و خیلی بدجور می سوزه   پنبه ی ابر رو -مثل گل- می دوزه روی پیرهنش عطر گل و گلابی ها می شینه روی بدنش... *** خاتون شعر من -خودش- لباس کهنه پوشیده دستای چون برگ گلش...
2 تير 1394

30ماهگی سوگند جون مامان و بابا....

  سلام        ♥  یه  دختر  داریم شاه نداره  ♥                                      ♥  صورتی داره ماه نداره  ♥ ♥  به این و اونش نمیدیم  ♥                                      ♥  به همه نشونش نمیدیم &hearts...
2 خرداد 1394
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به سوگندجون می باشد